سفره های افطاری به مثابه میراث معنوی
سفره های افطاری به مثابه میراث معنوی

غلامرضا بنی اسدی/ ما به صله رحم محتاجیم. هم خونی، جاذبه ای دارد که همه نیروی گریز از مرکز را مهار می کند. وقتی صله رحم، از مرز هم خونی می گذرد و هم دینی را به آن می افزاید، توانِ هر کداممان در کنار هم ضریب ده چندان پیدا می کند. بهترین سفره هایی […]

غلامرضا بنی اسدی/
ما به صله رحم محتاجیم. هم خونی، جاذبه ای دارد که همه نیروی گریز از مرکز را مهار می کند. وقتی صله رحم، از مرز هم خونی می گذرد و هم دینی را به آن می افزاید، توانِ هر کداممان در کنار هم ضریب ده چندان پیدا می کند. بهترین سفره هایی که این صله دوگانه را شکل می دهد و حتما صله لطف الهی را هم در یافت می کند، سفره های افطاری است. سفره های ساده و صمیمیی که در مساجد و محافل پهن می شود و همه را دور خود جمع می کند. در روستای ما، نوغابِ افضل آباد، از توابع بخشِ مرکزی بیرجند سالِ این سنت پسندیده پر رنگ تر از سال های قبل تر، در جریان بود. امسال هم خبر از برنامه ریزی بزرگان روستا برای این امر پسندیده می رسد. انگار مردم آنچه از این محافل در سال های پیش آزموده بودند، آنان را وامی داشت تا همتی مضاعف در کار کنند تا امسال نیز این زلال معرفت در جریان باشد. تجربه شیرینی بود سال های پیش. سفره به مهر و کرامت پهن می شد. قاعده “هرکس آمد، خوش آمد” در جریان بود و در کنار آن، صاحب سفره آن شب، با تکریم افزون تر، نفر به نفرِ خلق را به میهمانی خدا دعوت می کرد. میهمانی خدا بود و همه شرکت می کردند. حتی برخی دلخوری ها هم سر همین سفره به مهر شسته می شد. در پذیرش دعوت برای این سفره کسی، تقویم رویداد های تلخ گذشته را ورق نمی زد. به ورق های پیش رو برای فردا ها فکر می کرد و این که سفره خدا جایی طرح دلخوری از بنده خدا نیست. کسی به خود اجازه نمی داد، دعوت را رد کند. همین هم باعث می شد مردمی که کنار سفره ساده افطاری نشسته اند، به صفا برخیزند. لطف و شکوه این سفره ها چون به سادگی اش رقم می خورد، امکان میزبانی برای همه فراهم بود. کسی به خاطر حساب بانکی اش شرمنده نمی شد. با همه توانش می آمد و هم روستایی ها و خویشاوندان بیرجند نشین را هم دعوت می کردند. انگار سفره” بهانه” بود تا “بهاء” و روشنایی همدوستی توسعه پیدا کند. بی ریایی سفره ها و زلالی نگاه صاحب سفره ها و تعظیمی که در کلام و تکریمی که در رفتار داشتند آدمی را یاد موکب های عاشقانه اربعین می انداخت. عراقی هایی که جان می دادند تا زائری در خانه و بر سفره شان جا بگیرد. به نوعی انگار آن خلق و خو به اشتراک گذاشته شده است. داد و ستد های معرفتی، بی هیاهو و تظاهر، اثر خود را می گذارد. به ویژه که همه چیز حول محور بندگی خدا و تکریم نام ائمه(ع) رقم می خورد. اصرار بر این سنت نیکو ما را در آینده ای نه چندان دور با میراثی معنوی غنا خواهد بخشید که امکان ثبت در یونسکو را هم پیدا خواهد کرد. چه میراث معنوی، بنا به تعریف کنوانسیون سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحدد(یونسکو) که در سی و دومین نشست این سازمان در سال ۲۰۰۳ برگزار شد، پاسداشت از میراث فرهنگی ناملموس، رفتارها، نمادها و آئین‌هایی است که یک اجتماع آن‌ها را بخشی از میراث فرهنگی خود می‌شناسد. سفره های ساده افطاری با ظرفیت بسیار می رود تا به جایگاهی چنین برسد.