محمد جواد رنجبر/ آب یک کلان مسئله است که باید در برنامه ریزی ها و تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها، کلان بدان نگاه کرد. کلان، تمام ساحتی و با در نظر داشت امروز و ناظر به فردا. واقعیت این است که مسئله آب را دیگر نمیتوان با روشهای دیروز مدیریت کرد. پیچیدگی بحران، […]
محمد جواد رنجبر/
آب یک کلان مسئله است که باید در برنامه ریزی ها و تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها، کلان بدان نگاه کرد. کلان، تمام ساحتی و با در نظر داشت امروز و ناظر به فردا. واقعیت این است که مسئله آب را دیگر نمیتوان با روشهای دیروز مدیریت کرد. پیچیدگی بحران، گستره پیامدها و پیوند مستقیم آن با امنیت، اقتصاد و کیفیت زندگی، ما را ناگزیر میکند به سمت «مدیریت هوشمند آب» حرکت کنیم؛ مدیریتی که هم کلاننگر است، هم برنامهمحور و هم آیندهپژوهانه. آب، موضوعی برای واکنشهای مقطعی نیست؛ نیازمند نظام تصمیمگیری هوشمند و دائمی است.
مدیریت هوشمند آب یعنی دیدن همه اجزا در یک تصویر واحد. یعنی پیوندِ دقیقِ داده، فناوری، سیاستگذاری و مشارکت اجتماعی. در این رویکرد، منابع آب، الگوی مصرف، فرسودگی شبکه ای، میزان هدررفت و تغییرات اقلیمی بهصورت همزمان دیده میشوند و بر اساس آنها برنامهریزی میشود. چنین مدیریتی، نه برای عبور از بحران امروز، بلکه برای تضمین پایداری فردا طراحی میشود و به همین دلیل باید آن را جدی گرفت و به اولویت ملی تبدیل کرد.
تامل در این نکته هم لازم است که مدیریت هوشمند، بدون «مصرف هوشمند» ناقص است. حتی پیشرفتهترین برنامهها، اگر در رفتار مصرفکننده بازتاب نیابد، به نتیجه نمیرسد. مصرف هوشمند، محصول آموزش، آگاهی و فراهمسازی ابزار مناسب است. باید با آموزشهای هدفمند مدیریت مصرف، شهروندان را به شریکِ فعال و سهیم در سیاست آب تبدیل کرد؛ نه مخاطبانی منفعل که فقط در زمان بحران فراخوانده میشوند.
در کنار آموزش، بهکارگیری محصولات و تجهیزات کممصرف ضرورتی انکارناپذیر است. استفاده از شیرها و دوشهایی که با حفظ کارایی، مصرف آب را کاهش میدهند یا به آن حجم میبخشند، نمونهای روشن از راهکارهای عملی مصرف هوشمند است. اینجا نقش برنامهریزی و هزینهکرد هوشمندانه دولت و بخش خصوصی برجسته میشود. حمایت از تولید، توزیع و استفاده از این تجهیزات، یک هزینه مصرفی نیست؛ یک سرمایهگذاری راهبردی است. حتی در نگاه فردی هم در کوتاه زمان، هزینه انجام شده را در کاهش بهای آب، برمی گرداند.
سرمایهگذاری در مدیریت و مصرف هوشمند آب، هم زودبازده است و هم بلنداثر. کاهش فوری مصرف، کاهش فشار بر منابع و شبکهها را به دنبال دارد و در بلندمدت، ثروت راهبردی آب را حفظ میکند. هر ریالی که امروز برای هوشمندسازی مصرف هزینه میشود، از هزینههای چندبرابری فردا برای جبران کمآبی جلوگیری میکند. علاوه بر این، آرامش روانی و اجتماعی را به قراری می رساند که دیگر هراس از نبود آب بی قرارمان نکند.
آینده آب، در گرو تصمیمهای امروز ماست. مدیریت هوشمند آب و مصرف هوشمند، دو روی یک سکهاند؛ سکهای به نام پایداری این کلان سرمایه راهبردی. اگر این مسیر را آگاهانه و بهموقع انتخاب کنیم، اگر الزامات این انتخاب را به عمل در بیاوریم، مسئله آب از یک بحران مزمن به یک سرمایه آرامش بخشِ ملی تبدیل خواهد شد. سرمایه ای که همگان را به فردای بهتر امیدوار نگه خواهد داشت…..














































